در خیال

گاه‌نوشته‌ها و عکس‌های هـ. جعفری نوده

در خیال

گاه‌نوشته‌ها و عکس‌های هـ. جعفری نوده

۵ مطلب در مهر ۱۳۹۱ ثبت شده است

مجید مجیدی در اجلاس بین‌المللی استانبول که روز شنبه 22 مهر ماه در محل سالن استانبول کشور ترکیه برگزار شد و موضوع آن عدالت و برابری است در باره عدالت، هنر و رسانه در سینما سخنرانی کرد.
به گزارش خبرنگار مهر متن کامل این پیام به شرح زیر است:
ریاست محترم اجلاس
خانم‌ها، آقایان
سلام
به عنوان یک هنرمند و فیلمساز شادمانی خود را از برگزاری این اجلاس بین‌المللی آن هم با عنوان عدالت و برابری ابراز کرده، از دست اندرکاران این اجلاس سپاسگزاری می‌کنم و امیدوارم مباحثی که در این جلسات مطرح می‌شود، پایه‌گذار راه حل‌های مفید و ارزشمند برای جهان امروز باشد.
من به عنوان هنرمندی از کشور ایران با گذشته فرهنگی و تمدن چند هزار ساله، نیاز امروز جهان را به مبحث عدالت کماکان و حتی بیش از قرنهای پیش احساس می‌کنم؛ زیرا برخلاف شعارها و سخنرانی‌ها و مکتوبات گوناگون و با وجود سازمان‌ها و موسسات بین‌المللی مختلف که اهداف خویش را گسترش عدالت در جهان می‌دانند، هنوز هم گمشدۀ جهان امروز عدالت است و اگر بخواهم از عمق جان سخن بگویم باید اعتراف کنم که عدالت در دنیای مدرن مفهومی است که حتی بیشتر از جهان کهن به آن بی توجهی شده است. به عبارت دیگر ظلم و ستم در جهان امروز حتی بیش از گذشته است، اگر قرنها پیش ظلم در قالب کشتار و ویرانی و قتل چهره کریه و زشت خویش را نشان می‌داد و نرون‌ها و چنگیزها و آتیلاهای خونخوار نماد و سمبل آن بودند، امروز ستمکاری چهره‌ای زیبا و فریبنده به خود گرفته است و در قالب الفاظ زیبا و دل فریب و حتی با چهره عدالت و نیکی خود را نشان می‌دهد.

  • هـ. جعفری نوده

«شبانی» عنوان غزلی زیباست از علیرضا قزوه:


دلم را چون انارى کاش یک شب دانه می‌کردم

به دریا مى‌زدم در باد و آتش خانه مى‌کردم

چه مى‌شد آه اى موساى من، من هم شبان بودم

تمام روز و شب زلف خدا را شانه مى‌کردم

نه از ترس خدا، از ترس این مردم به محرابم

اگر مى‌شد همه محراب را میخانه مى‌کردم

اگر مى‌شد به افسانه شبى رنگ حقیقت زد

حقیقت را اگر مى‌شد شبى افسانه مى‌کردم

چه مستى‌ها که هر شب در سر شوریده مى‌افتاد

چه بازى‌ها که هر شب با دل دیوانه مى‌کردم

یقین دارم سرانجام من از این خوبتر مى‌شد

اگر از مرگ هم چون زندگى پروا نمى‌کردم

سرم را مثل سیبى سرخ صبحى چیده بودم کاش

دلم را چون انارى کاش یک شب دانه مى‌کردم

  • هـ. جعفری نوده

خیلی وقت بود داشتم دنبال شعر «مشدی حسن» می‌گشتم. شعری که چند سال پیش در محضر مقام معظم رهبری خوانده شد و مضامین زیبایی در قالب طنز دارد و زندگی روستایی و شهری را مقایسه کرده است. فکر می‌کنم شاعرش نیز از استان زنجان بود و مثل من روستایی. این شعر زیبا به شرح زیر است:

ای جماعت چطوره حالاتتون

قربون اون فهم و کمالات‌تون

گردن‌تون پیش کسی خم نشه

از سر بنده سایتون کم نشه

راز و نیاز و بندگی‌تون درست

حساب کتاب زندگی‌تون درست

باز یه هوا دلم گرفته امروز

جون شما دلم گرفته امروز

راست و حسینیش نمی‌دونم چرا

بینی و بینیش نمی‌دونم چرا

فرقی نداره دیگه شهر و روستا

حال نمی‌دن مثل قدیما دوستا


  • هـ. جعفری نوده


  • هـ. جعفری نوده


  • هـ. جعفری نوده