- ۱ نظر
- ۰۹ دی ۸۸ ، ۰۱:۱۳
من و تو چقدر خدا را در حیطه زندگی شخصیمان میبینیم؟ چقدر در خلوتهایمان خدا را ناظر میبینیم؟
پشت نیتهای درونیمان که کسی از آن با خبر نیست، چقدر وجود کسی را میبینیم که عالِم به پنهان و آشکار است؟
در روایت داریم که معصیت نکنید، چرا که آنکه شاهد است، خود حکم کننده است. اگر انسان در جلوی چشم قاضی جرمی را مرتکب شود، به نظر شما میتواند آن را انکار کند؟ اما حکایت زیر در رابطه با مردی است که توان مقابله با گناهان را نداشت و جواب امام حسین(ع) به او که با پنج شرط میتوانی گناه کنی!
براستی آنچنان که حضرت امیر(ع) میفرمایند گناه نکردن بسی آسانتر از توبه کردن است. همان چیزی که همه دانشمندان عالم به آن معتقدند و ما همه میدانیم. یعنی: پیشگیری بهتر از درمان است. این منطقی است که هر خردمندی را وادار به تصدیق میکند، و اما روایت شده است که:
شخصی آمد نزد امام حسین (ع). گفت من فردی گنهکارم، و توان مقابله با گناه هم در من نیست. پس مرا نصیحتی کن!
حضرت فرمودند:
پنج تا کار را انجام بده، بعد هرچه میخواهی گناه کن!!
1- روزی خدا را نخور، بعد هر چه میخواهی گناه کن.
2- از مملکت خدا بیرون رو، بعد هر چه میخواهی گناه کن.
3- برو جایی که خدا تو را نبیند، و بعد هر چه می خواهی گناه کن.
4- وقتی فرشته مرگ برای قبض روح به سراغت آمد، او را از خود دور کن و بعد هر چه می خواهی گناه کن.
5- وقتی که مالک جهنم خواست تو را داخل آتش نماید، پس داخل مشو و بعد هر چه میخواهی گناه کن.
منبع: زبدة الاحادیث/ج1/ص32
چون میر کربلا به صف کربلا رسید
هنگام درد و محنت و کرب و بلا رسید
از پشت زین به روی زمین چون نزول کرد
پای زمین به دامن عرش علا رسید
آن ماه چون پیاده شد از اسب پیلتن
بر گوش او ز هاتف غیب این ندا رسید
آنانکه درین غبارها شک دارند
در آمدن سوارها شک دارند
از دید زمان به کوچهها مینگرند
آنگاه به انتظارها شک دارند
عومور کئچیر یئل کیمین
گؤز یاش آخیر سئل کیمین
هئچ اولکهده تاپیلماز
بیزیم گؤزهل ائل کیمین
*****************
نودی، نساز داغلاری
سبزه، ساری باغلاری
یورولماسین یولوندا
یول گئدن ایاغلاری.
بعد از مدتها کوتاهی، ـ شما بخوانید تنبلی! ـ بالاخره فتوبلاگ نوده را به روز کردم و چند عکس را که در سفر خرداد ماه به روستا گرفته بودم، در سایت قرار دادم. امیدوارم که مقبول افتد و جبران مافات کند.
در این سفر که به نوعی قضای سفر سبز بود، یکی از آرزوهای دیرینهام جامه عمل پوشید. یکی از سؤالاتی که از دوران بچگی ذهن من را به خود مشغول کرده بود، این بود که نوده از «گونئیداغ» (به معنی: کوه جنوبی) چگونه دیده میشود؟ و نهایتاً بعد از 46 سال توانستم از گونئیداغ، نوده را ببینم و از این چشمانداز زیبا عکاسی کنم. سفری 5 نفره که خیلی خوش گذشت! به اندازهای که بعد از گذشت 4 ماه، با ناخنهای پایم سر جنگ دارم!
حدود ساعت 6 صبح 15 خرداد، به اتفاق یونس، رمضان، فرهنگ و میثم از مسیر همیشگی «ویارا» راه «باشیاتاق» را در پیش گرفتیم. من در پس دیگران بودم و با نگاهی به طبیعت زیبای اطراف به دنبال سوژههای عکاسی بودم. البته عقب ماندنم چند دلیل دیگر هم داشت. از جمله، یک سال پشت میزنشینی، عدم تحرک و س ی گ ا ر!
رمضان کشتی نوح است نمانید شما
ترسم آن است که خود را نرسانید شما
بادبان های شب قدر چنین می گویند
این زمان جانب خورشید برانید شما
همه رفتند، همه جانب خورشید شدند
هان بیایید اگر سوخته جانید شما