مجید مجیدی: اگر حقوق بشر در سوریه مورد توجه است، چرا در بحرین فراموش میشود!
يكشنبه, ۲۳ مهر ۱۳۹۱، ۱۱:۵۶ ب.ظ
مجید
مجیدی در اجلاس بینالمللی استانبول که روز شنبه 22 مهر ماه در محل سالن
استانبول کشور ترکیه برگزار شد و موضوع آن عدالت و برابری است در باره عدالت، هنر
و رسانه در سینما سخنرانی کرد.
به
گزارش خبرنگار مهر متن کامل این پیام به شرح زیر است:
ریاست
محترم اجلاس
خانمها،
آقایان
سلام
به
عنوان یک هنرمند و فیلمساز شادمانی خود را از برگزاری این اجلاس بینالمللی آن هم
با عنوان عدالت و برابری ابراز کرده، از دست اندرکاران این اجلاس سپاسگزاری میکنم
و امیدوارم مباحثی که در این جلسات مطرح میشود، پایهگذار راه حلهای مفید و
ارزشمند برای جهان امروز باشد.
من
به عنوان هنرمندی از کشور ایران با گذشته فرهنگی و تمدن چند هزار ساله، نیاز امروز
جهان را به مبحث عدالت کماکان و حتی بیش از قرنهای پیش احساس میکنم؛ زیرا برخلاف
شعارها و سخنرانیها و مکتوبات گوناگون و با وجود سازمانها و موسسات بینالمللی
مختلف که اهداف خویش را گسترش عدالت در جهان میدانند، هنوز هم گمشدۀ جهان امروز
عدالت است و اگر بخواهم از عمق جان سخن بگویم باید اعتراف کنم که عدالت در دنیای
مدرن مفهومی است که حتی بیشتر از جهان کهن به آن بی توجهی شده است. به عبارت دیگر
ظلم و ستم در جهان امروز حتی بیش از گذشته است، اگر قرنها پیش ظلم در قالب کشتار و
ویرانی و قتل چهره کریه و زشت خویش را نشان میداد و نرونها و چنگیزها و آتیلاهای
خونخوار نماد و سمبل آن بودند، امروز ستمکاری چهرهای زیبا و فریبنده به خود گرفته
است و در قالب الفاظ زیبا و دل فریب و حتی با چهره عدالت و نیکی خود را نشان میدهد.
در
دنیای امروز از کشتار و فقر و ویرانی چیزی کم نشده است. آمار هفته پیش سازمان ملل
میگوید که از هر 8 نفر در جهان یک نفر گرسنه است و به عبارت دیگر 870 میلیون
گرسنه در جهان ما وجود دارد.
قتل
عام و نسلکشی هنوز هم در دنیای امروز ادامه دارد: از فجایع بوسنی، سربرنیتسا،
حلبچه و صبرا و شتیلا چند سالی بیش نمیگذرد و هنوز هم جنایات، کشتار در گوشه گوشه
جهان مثل پاراچنار پاکستان یا میانمار یا بخشهای مختلفی از آفریقا ادامه دارد.
اما تاسف اینجاست که ظالمان، قاتلان و جنایتکاران با ظاهری مردم فریب، چهرهی
منجیان و قدیسان و حتی پیامبران را بر خود گرفتهاند.
«تحریم
و فشار» معنای آزادی و عدالت به خود گرفته است
به
«اشغال و تجاوز» نام آزادسازی میدهند و به « قتل و ترور» عنوان نجات و رستگاری
هدیه میکنند و «تحریم و فشار» معنای آزادی و عدالت به خود گرفته است و همه اینها
به مدد و همراهی هنر و قدرت بینظیر رسانههای امروز ممکن است.
رسانهها
هستند که زشتی را زیبایی جلوه میدهند. رسانهها هستند که که جنایات را عدالت میخوانند.
من
امروز به عنوان یک هنرمند مسلمان ایرانی میخواهم از دو ویژگی رنج آور دنیای هنر و
رسانه نام ببرم. این دو ویژگی اجزای جدانشدنی رسانه در عصر تکنولوژی و مدرنیسم
است:
یک / دروغ
رسانهها
و هنرمندان امروز به مدد دروغ زمینه ساز جنایتهای بعدی سیاستمداران شدهاند. اینها
امروز میکارند آنها فردا درو میکنند.
در
اینجا میخواهم از استاد بزرگ دروغ رسانهها یادی بکنم، سالهاست که از عمر رژیم
خونخوار هیتلر و آلمان نازی گذشته است اما هنوز روشهای وزیر تبلیغات هیتلر دکتر
جوزف گوبلز جاری است و اصول تبلیغاتی او تقریبا در همه جای دنیا اجرا میشود.
اجازه
بدهید چند جمله از او را بخوانم تا صدق گفتههایم را بپذیرید، او میگوید:
* دروغ را به حدی بزرگ بگویید که
هیچ کس جرات و فکر تکذیب آن را نکند.
و
بعد خودش اعتراف میکند که: بعضی مواقع دروغهایی میگفتم که خودم نیز از آن میترسیدم!
پیشوایش
هیتلر نیز میگوید:
اگر
دروغی را مکرراً تکرار کنید دیر یا زود آن را باور خواهند کرد.
گوبلز
در جایی دیگر به ترفندی زشت اما موثر اشاره میکند ترفندی که در دنیای امروز رسانه
طرفداران بسیاری دارد و میگوید: اندکی حقیقت را با بسیاری دروغ در هم بیامیز و به
مردم عرضه کن.
انتقاد
از اسلام هراسی غرب
از
شما سوال میکنم آیا رسانههای امروز دنیا چنین روشی را در پیش نگرفتهاند؟
برای
مثال:
خودتان
میدانید طالبان و القاعده را چه کسانی ساختند و حمایت کردند؟ کدام دولتهای غربی
و دوستان منطقهایشان پول و امکانات به دامن آنها ریختند و آنان را در جان و مال
میلیونها انسان افغان مسلط کردند و چه کشتارها و جنایات به دست پیروان بن لادن و
ملا عمر به وجود آمد.
«اندکی
حقیقت» این است:
طالبان
ظاهری مسلمان داشتند، اما «بسیاریِ دروغ» این است که اسلام را مساوی طالبان و
القاعده بنامیم و فیلمها بسازیم و بذر اسلام هراسی را در همه جهان بپراکنیم. فریاد
عدالت خواهی سر بدهیم و سپس افکار عمومی جهان را آماده هر حمله نظامی یا هر اشغال
و تجاوز کنیم.
اینجاست
که ستمکاری نام عدالت و آزادی را به خود میگیرد.
این
دروغپردازیها نه فقط گریبان اسلام را گرفته، که گاه سراغ قومیتها و ملیت ها نیز
رفته است.
برای
نمونه به عنوان یک ایرانی با تاسف ناگزیرم از فیلم «سیصد» نام ببرم که در آن
ایرانیان وحشی و غارتگر و بی فرهنگ و در مقابل یونانیان، مردمانی فداکار و دلاور
نشان داده میشوند.
دو
/ ویژگی دوم که عدالت را توسط رسانهها خدشهدار میکند تبعیض و دوگانگی است.
اگر
ظلم و ستم زشت است، در همه جای دنیا باید زشت شمرده شود
اگر
زندانی کردن بیگناهان محکوم است، باید در همه دنیا محکوم شود
اگر
حقوق اقلیتها باید رعایت شود باید در همه کشورها محترم شمرده شود، نمیشود در یک
جا این ظلمها را ببینیم و در جاهای دیگر چشم بر آنها بپوشیم
تبعیض
و دوگانگی در اخبار و گزارشهای رسانهها و در محصولات فرهنگی هنرمندان جهان به
وفور دیده میشود
اگر حقوق بشر در سوریه مورد توجه است، چرا در بحرین فراموش میشود!
اگر
حقوق بشر و آزادیهای انسانی در سوریه مورد توجه است، چطور در کشورهای دیگر نظیر
بحرین با زندانهایی پر از مخالفان فراموش میشود.
اگر
اشغال و تجاوز سرزمینها، از جمله اشغال کویت توسط صدام محکوم است، و همه دنیا
باید به کمک مردم کویت بشتابند چطور در برابر سالها اشغال ایران توسط همان صدام،
اقدام مشابهی صورت نمیگیرد.
اگر ایران نباید انرژی هستهای داشته باشد، چرا اسرائیل میتواند!
اگر
ایران نباید انرژی هستهای داشته باشد چرا حکومت اسرائیل میتواند ۳۰۰ کلاهک اتمی
در انبارهای خویش پنهان کند و اجازه هیچ بازرسی به هیچ نهاد بینالمللی ندهد.
اگر
تخریب مجسمه تاریخی بودا در بامیان افغانستان باید در تمام جهان شوری برانگیزد،
چطور تخریب حرم تاریخی و مذهبی سامرا در عراق چنین عکسالعملی را بر نمیانگیزد.
چرا آزادی مذاهب در عربستان سعودی فراموش می شود!
اگر
در مورد آزادی مذاهب در ایران حرفها زده میشود، چرا در عربستان سعودی همین موضوع
فراموش میشود.
اگر
برای ستمهایی که بر اقلیت مسیحی دارفور سودان میرود، خبرها و گزارشها تهیه میشود
باید در برابر جنایاتی که بر سر اقلیت شیعی پاراچنار پاکستان هم میآید ،کاری
کنیم.
اگر
احترام به عقاید و باورهای بیخدایان و حتی همجنسگرایان لازم است، چطور از کنار
توهین به پیامبری که پیشوای یک میلیارد و ششصد میلیون مسلمان است، آن هم توسط
کشیشی کینهتوز به آسانی میگذریم.
تا
هنگامی که ویژگی دروغ و تبعیض در رسانه ها و دست اندر کاران هنر مورد استفاده قرار
میگیرد و افکار عمومی جهان یکسویه هدایت شود ، عدالت و انصاف در مرحله حرف باقی
میماند و به عمل در نمی آید.
آقایان
و خانمها
خداوند
در قرآن، کتاب آسمانی ما، بارها در مذمت دروغ و دروغ پردازان سخن گفته است:
برای
نمونه به سوره نحل آیه ۱۰۵اشاره میکنم که میگوید.
تنها
آنان دروغ پردازی میکنند که به آیات خدا ایمان ندارند و آنان خود دروغ گویانند.
در
عهد عتیق کتاب امثال سلیمان باب ۱۲آیه ۱۷به بعد میگوید:
وقتی
حقیقت را میگویی "عدالت " انجام میشود ولی دروغ عدالت را زیر پا می
گذارد.
امر
دروغ کوتاه است اما راستی تا ابد استوار می ماند.
عدالت
و راستی ،راه زندگی و نادرستی، راه مرگ و نابودی است.
در
دیدگاه ادیان الهی ، نمیتوان هیچ عدالتی را بر پا کرد در حالی که دروغ و ناراستی
رواج دارد.
اگر
نگران بی عدالتی در جهان هستیم ، چه خوب است ابتدا تعریفمان را از عدالت روشن و
مشخص کنیم.
متاسفانه
تمام دیکتاتور های امروز جهان، همه ظلمها را به دروغ به نام عدالت به انجام
میرسانند.
عدالتی
که من در رفتار و منش پیامبر اسلام دیدم در هیچ فرمانروایی ندیده ام
من
چند سالی است که بخاطر ساخت فیلمی درباره پیامبر اسلام محمد (ص)، الزاما به مطالعه
جدی در زندگی پیامبران و به ویژه پیامبر اسلام روی آورده ام . این مطالعه مرا به
یقینی مجدد رسانده است که عدالت در جهان فقط در پرتو تعالیم انبیای خداوند که
راستی و حقیقت درون مایه آن است، میسر خواهد شد.
عدالتی
که من در رفتار و منش پیامبر اسلام دیدم در هیچ فرمانروای دنیایی ندیده ام . وقتی
به یاران نزدیک او نگاه میکنم و فقیر و غنی و عرب و غیر عرب ، سیاه و سفید را در
کنار هم میبینم ، معنای عدالت واقعی را درک میکنم.
به
سراغ کتاب آسمانی او قرآن میروم و بدور از این دنیای پر از دروغ ، چنین میخوانم:
ای
کسانی که ایمان آورده اید ، نگاهداران و قیام کنندگان به عدالت باشید و برای خدا
شهادت و گواهی راست دهید . اگر چه این گواهی به زیان خود شما یا پدر و مادر و
نزدیکان شما باشد چه غنی باشند چه فقیر. خداوند سزاوارتر است تا حقوق آنها را
رعایت کند.
از
هوا و هوس پیروی نکنید تا مبادا از مسیر عدالت دور شوید و اگر حق و حقیقت را تحریف
کنید و از آشکار سازی آن سر بپیچید، خداوند به آنچه انجام میدهید، آگاه است (نسا
۱۳۵(
این
جا هم سخن از همراهی عدالت و راستی است
به
سخن تربیت شده حضرت محمد (ص) ، یعنی حضرت علی علیه السلام نگاه میکنم و میبینم که
در فرمایش به فرماندار مصر ، مالک اشتر ، می گوید:
ای
مالک، مردم تو دو دسته اند ؛ یا برادران تو در اعتقادند یا همنوعان تو در خلقت اند
؛ پس باید به هر دو گروه مهربانی کنی و محبت ورزی
عدالت
را اینگونه در کلام جانشین پیامبر میبینم
عدالتی
که به فطرت انسانی نزدیک است.
عدالتی
که غبار روزگاران آن را تیره و تار نمیکند ؛
عدالتی
که ، رهبر مکتب اهل بیت علی ، از شدت رعایت آن ترور میشود و به شهادت میرسد.
در
روزگاران ما پیامبران الهی دیگر نیستند تا مردم را به خیر و نیکی و عدالت دعوت
کنند.
ما
سینماگران ،هنرمندان و اصحاب رسانه میتوانیم در نبود پیامبران ،پیام رسان عدالت و
نیکی باشیم.به شرطی که از دروغ ،تبعیض و ناراستی پرهیز کنیم.
پیش
از ما در دنیای سینما ، بزرگانی چون دسیکا در دزد و دوچرخه، فلینی در جاده ،
کوروساوا در هفت سامورایی و جان فورد در خوشه های خشم و بسیاری دیگر چنین کرده
اند؛ ما نیز میتوانیم.
سخن
را با پیام کسی به پایان میرسانم که خود و یارانش در صحرای کربلا هزارو چهارصد سال
پیش به ظلم و ستم کشته شده اند و سرهایشان به بالای نیزه رفت. پیام آن روز او،
پیام امروز برای همه ماست که:
اگر
دین ندارد و از روز قیامت نمی هراسید، لااقل آزاده باشید.
والسلام