شجاع لشکر خلخالی کیست؟ ـ بخش پایانی
بعد از، از بین رفتن مجلس، شجاع لشکر چندی خود را مخفی نگهداشت و بعد از انقلاب گیلان خود را به آزادیخواهان رسانید و با آنها همکاری کرد و با دستور ملیون گیلان به کمک «رشید نظام گروسی» به خلخال شتافت.
رشید نظام گروسی قبل از شجاع لشکر بنابه درخواست آزادیخواهان خلخال به کمک «میرزا مرتضی سلطانالواعظین خمسی» ـ یکی از آزادیخواهان فداکار و با ایمان ـ در 28 شوال 1327 (شنبه، 22 آبان 1288 خورشیدی) وارد مرکز خلخال (هروآباد) شد. شاهسونها و مرتجعین و مأمورین دولت بعد از مختصر مقاومت، فرار کردند. از مأمورین جنایتکار «نایب نجف» و «کلانتر» و «رضا دوستاقبان» گرفتار شدند. نایب نجف با تصویب کمیتهی آزادی خلخال تیرباران شد، کلانتر و رضا در حبس ماندند و بعد از مدتی انجمن ایالتی تشکیل شده و شروع بکار نمود.
برای تسریع سرکوبی اشرار اطراف هروآباد، شجاع لشکر از طرف انجمن ایالتی رشت عازم خلخال گردید و از طریق ماسوله با شکوه تمام وارد هروآباد شد. چون شجاع لشکر سابقهی آزادیخواهی داشت و اهل محل بود، بین مردم احترام زیادی پیدا کرد و اهالی به نظرات او اهمیت میدادند. در نتیجهی تشویق او دبستان ناصری که مرحوم حاج معلم شروع کرده بود، تسریع شد.
شجاع لشکر ناطق خوبی بود و مردم را با نطقهای خود به آزادی تشویق مینمود. روزی در باغ بزرگ نعمتاله دستور میتینگ داده بود. دستور داد در «فرضی درهسی» بمبی منفجر نمایند تا اهالی به ابهت آزادیخواهان پی ببرند، بمب منفجر شد و مردم به حیرت افتادند. متأسفانه رونق آزادی در خلخال در نتیجهی تحریک محمدعلیشاه زیاد دوام نکرد. ایلات اردبیل متحد شده، ایلات شاطرانلو، فولادلو و جورقلوی خلخال را تحریک کرده و به سرکردگی «امیرعشایر» به هروآباد هجوم آورده و آزادیخواهان خلخال را کشته و اموالشان را غارت کردند. شجاع لشکر هم مجبور شد با عدهی خاص خود به زاد و بوم خویش برگردد.
شجاع لشکر در حدود 2 ـ 3 سال در زادگاه خود ماند و از خود دفاع نمود. بعد از برقراری [حکومت] شجاعالدوله در تبریز، او را با حیله و قول و قرار به تبریز آوردند و در آنجا به دستور شجاعالدوله حبس کردند. زجر دادند و چندین بار به حوض انداخته و چوب زدند و بعد از وساطت و گرفتن پول زیاد از مرگ او صرف نظر شد.
شجاع لشکر در دورهی مهاجرت با مهاجران بر علیه طرفداران استبداد جنگید و بعد از تمام شدن جنگ، در تبریز مسکن کرده و در سال 1299 ـ 1300 شمسی در حزب کارگران به اتفاق میرعلی اکبر سراج، حسین بیچیز، کربلایی حسین بنا و دیگران فعالیت میکرد. در موقع شورش لاهوتی، پاشازاده (شجاعلشکر) در جلفا بود و موقع فرار آزادیخواهان او نیز به روسیه فرار کرد.
در بادکوبه، نگارنده (سلاماله جاوید) با شجاع لشکر آشنا شده و در کارهای فرهنگی و اجتماعی با وی همکاری میکردم. پاشازاده چون عملاً در مشروطیت شرکت کرده بود، تاریخ مشروطهی ایران را خوب میدانست و از سابقهی رجال مشروطه مطلع بود. موضوع فرار و پناهنگی تقیزاده را دفعهی اول او برای نگارنده نقل کرد. استعداد نویسندگی زیادی داشت، ولی با کمال تأسف حوصلهی نویسندگی نداشت.
با مساعدت دوستان ریاست فروشگاه آذر نشر را در نخجوان برای پاشازاده فراهم کردیم. مدتی ریاست آن را داشت. او به استقلال و آزادی ایران علاقهی وافر داشت. در بادکوبه بیشتر در قسمت فرهنگی جمعیت معارف و مدنیت ایران در دبیرستان اتحاد ایرانیان فعالیت میکرد. شجاع لشکر در سال 1322 شمسی در بادکوبه دار فانی را وداع گفت.
در روزهای آینده عکسی از شجاع لشکر را در همین وبلاگ تقدیم دوستان خواهم کرد.
منبع: کتاب «خلخال و مشاهیر» نوشتهی برادر بزرگوار و دانشمندم جناب آقای «سید محمد مسعود نقیب»
- ۸۷/۱۲/۱۱